نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: راضی کردن خانواده ها

2262
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32812
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    راضی کردن خانواده ها

    سلام به همه
    من 5سال هست با آقایی به قصد ازدواج آشنا شدم و الان هردومون 25 سالمونه
    خانواده هامون از ارتباط ما اطلاع ندارن فقط مامان من تا حدودی میدونه نه کل ماجرا رو
    ایشون تو این مدت سربازی رقت و کار پیدا کرد تا خانواده من راضی بشن و چن دفه با هزارتا مشکل خانوادشو راضی کرد تا بیان خواستگاری ولی تا زمانی که سربازیشو تموم نکرد و کار پیدا نکرد خانوادم قبولش نکردن
    امسال عید با هر مشکلی بود اومد خواستگاری و همه چیز داشت خوب پیش میرفت که مامانش برای عینک زدن من ایراد گرفت و هزار جور بهونه آورد
    بحث طولانیه فقط ذر همین حد بگم که ایشون به شدت غیر منطقی هست و لجباز
    به نظرتون چطور همچین خانومی رو میشه وادار کرد بیاد خواستگاری چطور میشه آدمی با این خصوصیات رو راضی کرد
    کم************ کتید تورو خدا ساله دارم غذاب میکشم و الان از طزف خانواده ی خودمم تحت فشارم که با کسی دیگه ازدواج کنم

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : راضی کردن خانواده ها

    سلام

    نمیدونم چی بگم

    برا چنین شخصی شاید بهتر باشه کاری کنن چشماش ضعیف بشه عینک بزنه تا دیگه به عینکی بودن افراد گیر نده

    حرفم جنبه شوخی داشت نرن بیچاره رو نابینا کنن یهو

    بنظرم بهتره شما به نامزدتون بگید بخاطر حرفای مادرش از ازدواج باهاش منصرف شدید، اینجوری مجبور میشه اصرار بیشتری به مادرش داشته باشه

    اینم از کمک کردن بزرگترا برا ازدواج جوونا، این مشکل تراشیای بی جهت کی قراره از بین بره فقط خدا میدونه
    ویرایش توسط Experience : 02-01-2019 در ساعت 10:44 PM

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32812
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راضی کردن خانواده ها

    نقل قول نوشته اصلی توسط Experience نمایش پست ها
    سلام

    نمیدونم چی بگم

    برا چنین شخصی شاید بهتر باشه کاری کنن چشماش ضعیف بشه عینک بزنه تا دیگه به عینکی بودن افراد گیر نده

    حرفم جنبه شوخی داشت نرن بیچاره رو نابینا کنن یهو

    بنظرم بهتره شما به نامزدتون بگید بخاطر حرفای مادرش از ازدواج باهاش منصرف شدید، اینجوری مجبور میشه اصرار بیشتری به مادرش داشته باشه

    اینم از کمک کردن بزرگترا برا ازدواج جوونا، این مشکل تراشیای بی جهت کی قراره از بین بره فقط خدا میدونه
    هه جالبه به مزاح شما خیلی فکر کرده بودم و جالبه که خود ایشونم چون معلم هستن چشماشون ضعیفه و گاهی عینک میزنه!
    بنده خدا کلا دوست نداره پسرش ازدواج کنه و فقط بهونه میاره
    من راهکار میخوام که بشه راضیش کرد
    از هیچکسم حرف شنوی نداره

  4. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : راضی کردن خانواده ها

    نقل قول نوشته اصلی توسط Zahrash نمایش پست ها
    هه جالبه به مزاح شما خیلی فکر کرده بودم و جالبه که خود ایشونم چون معلم هستن چشماشون ضعیفه و گاهی عینک میزنه!
    بنده خدا کلا دوست نداره پسرش ازدواج کنه و فقط بهونه میاره
    من راهکار میخوام که بشه راضیش کرد
    از هیچکسم حرف شنوی نداره
    ببینید اگه نمیخواد پسرش ازدواج کنه همونطور که گفتم شما بگید منصرف شدین، اون موقع نامزدتون یا جربزه به خرج میده مادرشو راضی میکنه و یا طبق خواست مادرش ازدواج نمیکنه و تکلیف شما مشخص میشه، یعنی این مشکلو از حالا باید حل کنید که زیاد مامانم مامانم نکنه، این مشکل خیلی از زوجها هست که شوهرها وابستگی زیادی به مادرشون دارن و اجازه دخالتهای بیجا میدن.

  5. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32812
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راضی کردن خانواده ها

    نقل قول نوشته اصلی توسط Experience نمایش پست ها
    ببینید اگه نمیخواد پسرش ازدواج کنه همونطور که گفتم شما بگید منصرف شدین، اون موقع نامزدتون یا جربزه به خرج میده مادرشو راضی میکنه و یا طبق خواست مادرش ازدواج نمیکنه و تکلیف شما مشخص میشه، یعنی این مشکلو از حالا باید حل کنید که زیاد مامانم مامانم نکنه، این مشکل خیلی از زوجها هست که شوهرها وابستگی زیادی به مادرشون دارن و اجازه دخالتهای بیجا میدن.
    نه نه اتفاقا ما اصلا همچین مشکلی نداریم و نامزدمم حسابی پیگیر راضی کردن مادرشه و داره تلاششو میکنه ولی اونم خسته شده از بس هرکاری کرده نتونسته راضیش کنه
    خانواده ی من به شدت ابرومند هستن و خیلی به خانواده و اصیل بودن اهمیت میدن و اگه مامانش نیاد من همین اول پیش همه کوچیک میشم از طرفی از نظر مالی هم نامزدم نیاز داره که مادرش کمکش کنه واسه همین من اصرار به راضی شدنش دارم
    الان بحث فقط اینه که از چه راه هایی میشه راضیش کرد چیزی که واقعا جواب بده

  7. بالا | پست 6


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : راضی کردن خانواده ها

    نقل قول نوشته اصلی توسط Zahrash نمایش پست ها
    نه نه اتفاقا ما اصلا همچین مشکلی نداریم و نامزدمم حسابی پیگیر راضی کردن مادرشه و داره تلاششو میکنه ولی اونم خسته شده از بس هرکاری کرده نتونسته راضیش کنه
    خانواده ی من به شدت ابرومند هستن و خیلی به خانواده و اصیل بودن اهمیت میدن و اگه مامانش نیاد من همین اول پیش همه کوچیک میشم از طرفی از نظر مالی هم نامزدم نیاز داره که مادرش کمکش کنه واسه همین من اصرار به راضی شدنش دارم
    الان بحث فقط اینه که از چه راه هایی میشه راضیش کرد چیزی که واقعا جواب بده
    فعلاً چیزی به ذهنم نمیرسه، فردا دوستان دیگه هم میان و راهنمایی میکنن

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : راضی کردن خانواده ها

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    احساسات شما در مورد ایشان قابل درک می باشد اما بهتر است بگذارید ایشان خودشان خانوادیشان را راضی کنند به نظر می رسد ایراد مادرشان چیز مهمی نیست و ایشان اگر این مورد باشد بتوانند با صحبت ایشان را راضی کنند دقت کنید که بهتر است به میزان استقلال ایشان و توانایی اداره کردن زندگی آیندیتان نیز توجه کنید چون میزان وابستگی زیاد می تواند در آینده برایتان مشکل آفرین باشد احترام به خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است اما اینکه تنها بخاطر عینکی بودن شما ایشان صحبت های مادرشان را پبذیرند و دست از تلاش بکشند نیاز به دقت بیشتری دارد. ایشان بهتر است با مادرشان در آرامش و احترام صحبت کنند و به یک نتیجه گیری جدی برسند که نیز بر اساس آن بتوانید برای آینده خود تصمیم گیری کنید اینگونه بلاتکلیفی قابل درک است که شرایط مناسبی روحی را ایجاد نخواهد کرد در این مسیر ایشان می توانند به صورت حضوری با ماردشان به پروسه مشاوره روند و دقت کنید که شما نیز قبل از تصمم نهایی بهتر است مشاوره پیش از ازدواج را تجربه کنید.
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    02122354783
    شاد باشید

  9. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38058
    نوشته ها
    321
    تشکـر
    382
    تشکر شده 245 بار در 157 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : راضی کردن خانواده ها

    نقل قول نوشته اصلی توسط Zahrash نمایش پست ها
    سلام به همه
    من 5سال هست با آقایی به قصد ازدواج آشنا شدم و الان هردومون 25 سالمونه
    خانواده هامون از ارتباط ما اطلاع ندارن فقط مامان من تا حدودی میدونه نه کل ماجرا رو
    ایشون تو این مدت سربازی رقت و کار پیدا کرد تا خانواده من راضی بشن و چن دفه با هزارتا مشکل خانوادشو راضی کرد تا بیان خواستگاری ولی تا زمانی که سربازیشو تموم نکرد و کار پیدا نکرد خانوادم قبولش نکردن
    امسال عید با هر مشکلی بود اومد خواستگاری و همه چیز داشت خوب پیش میرفت که مامانش برای عینک زدن من ایراد گرفت و هزار جور بهونه آورد
    بحث طولانیه فقط ذر همین حد بگم که ایشون به شدت غیر منطقی هست و لجباز
    به نظرتون چطور همچین خانومی رو میشه وادار کرد بیاد خواستگاری چطور میشه آدمی با این خصوصیات رو راضی کرد
    کم************ کتید تورو خدا ساله دارم غذاب میکشم و الان از طزف خانواده ی خودمم تحت فشارم که با کسی دیگه ازدواج کنم
    سلام
    واقعا درعجبم این ایرادای بنی اسرائيلی چیه بعضیا می گیرن ،وقتی دونفر هم دیگه رودوست دارن چرا نمیذارن باهم ازدواج کنن؟؛
    خب اول اینکه اون آقا حالا که مادرش راضی نمیشه بهتره از راه های دیگه وارد بشه مثلا بگه اگه اینکارو نکنید دیگه هیچ وقت ازدواج نمی کنم یا میرم خودمو می کشم (البته فقط درحد تهدیدا نره یه وقت کاری دست خودش بده)و...
    دوم اینکه برید یعنی پسرشون برن بایکی از آشناها که مادرش ازش حرف شنوی داره کمک بخواد که بیاد با مادرش صحبت کنه واونو راضی کنه حتی میتونه ازهمکارای مادرشم کمک بخواد (البته این راه اول باشه بهتره )
    سومیشم اینهـکه اگه براتون امکانش هست برید چشماتونو عمل کنید یا لنزبذارید تا دیگه بهونه ای نداشته باشه
    امضای ایشان
    تنها چیز غیر ممکن درجهان خود کلمه غیر ممکن است.

    منی که، نام شراب ازکتاب می شستم

    زمانه چنان کرد،که کاتب دکان میفروش شدم

  11. کاربران زیر از daryak بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد